گاوخوني

جعفر مدرس صادقي
نشر مركز/ چاپ نهم
110 صفحه/2800 تومان


خوب بود. شيوه نوشتنش رو دوست داشتم. از جاي خوبي شروع كرد و جاي خوبي هم تموم كرد. من اين طور تموم كردن رو واقعن دوست دارم. فكر مي كنم كاملن قابليت داشت تا دويست، سيصد صفحه پيش بره؛ ولي نويسنده اين طور ترجيح نداده بود و اين كوتاهي جذاب بود. سير روايتش سريع بود ولي توي ذوق نمي زد.
به جز چهار اسم خاص - گمون نمي كنم از اين بيشتر بود - اسم خاص ديگري در كتاب نيست. بقيه با شغلشون يا نسبت فاميليشون مشخص مي شن. (حتي وقتي اسامي خاص مي آد، معمولاً باهاشون شغل طرف هم ذكر مي شه.) البته اين مطلبي نيست كه به چشم بياد و احتمالن نويسنده از قصد اين كار رو نكرده باشه. حس مي كنم نيازي به اين كار نداشت. شايد در «مدير مدرسه»، نثر شتاب زده جلال اجازه ورود اسامي به كتاب رو نمي ده اما اين جا پرهيز نويسنده از پرحرفي و پيچيده كردن داستان باعث اين مطلبه. سبك، مشخصن سبك آمريكاي شماليه.
فقط نكته يي كه تو داستان تو چشمم زد، وضعيت اقتصادي و نحوه ي سر كردن راوي بود. خب، مدرس صادقي سعي مي كنه يه موقعيت كاملن ملموس و رئال ايجاد كنه و از دل اون بره توي رؤيا و ... . پس بايد اين دنياي وقعي رو خوب دربياره كه انصافن هم مي شه از اين مورد اغماض كرد. شايد اين حس شخصي من باشه و براي بقيه نحوه ي گذروندن و سركردن راوي كه بي كار بود و تو روز تو خيابونا علاف بود و اين كه چي مي خورد و اينا، اصلن مهم نباشه.
در كل دوستش داشتم.
بار اول در اردیبهشت 89

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر